عناوین این صفحه
-
شرط کریمی پرداخت 5/ 2 میلیارد به خیریه بود
-
روی موج فوتبال
-
آتشبازی لـوکـاکـو در حضور زلاتان
-
فکری: اگر مشکل من هستم، میروم
-
حمله 25 به لیگ 20
-
کنعانیزادگان: قهرمانیهای پرسپولیس تمامی ندارد
-
شکایت باشگاه آلومینیوم از رسول خطیبی
-
پیشنهاد دارم اما رفیق نیمهراه نیستم
-
آرمین و یک رقیب بزرگ به نام ناامیدی
-
چرا وزیر نمیتواند از واکنشهای هواداری گله کند؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6705 /
۱۳۹۹ دوشنبه ۴ اسفند
پاسخ تهیه کننده «تیوی تاک» به شائبه درخواست 700 میلیونی کاندیدای ریاست فدراسیون:
شرط کریمی پرداخت 5/ 2 میلیارد به خیریه بود
علی کریمی، کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال این مبلغ را برای خودش نخواست. قرار است این مبلغ از طریق خیریهای به دست نیازمندان برسد. این خیریه با این مبلغ هزار تبلت را تهیه میکند و در اختیار دانشآموزان نیازمند قرار خواهد داد
لذت مخالف خوانی به سبک علی کریمی
نگاه روز
احسان محمدی
من هم به نسلی تعلق دارم که علی کریمی را از آن بازی فوتسال با لباس فتح مقابل استقلال شناخت. همان پسر خونسردی که با شانههای پهن و چشمهای زاغ همه را دریبل میزد. یار حریف، یار خودی، داور و اگر پا میداد کسانی که کنار زمین ایستاده بودند. شبیه یک شبح که کسی نمیتوانست شنلش را بگیرد از وسط همه رد میشد. از تهران تا مونیخ! آنقدر این کار را کرد تا هم جادوگر آسیا شد، هم هواداران برایش شعار ساختند: «از اینجا تا خدا هشت تا بهشته، علی کریمی سلطان عشقه»! حتی وقتی بین او و علی دایی جدال پیش آمد فریاد زدند: «علی فقط کریمی!»
نمیشد عاشقش نبود، حتی وقتی در تکروی افراط میکرد. بیشک از علی دایی برای پرسپولیسیها محبوبتر شد، با آنکه با تراکتور تبریز از فوتبال خداحافظی کرد و جامهای بسیار اندکی با پرسپولیس برد اما یکی از غولهای تالار افتخارات باشگاه است و البته یکی از بتهای هواداران دو آتشه که حتی شماره 8 را روی بدنشان خالکوبی کردهاند.
او یک جنگجوی بیسپر بود. همیشه راه خودش را میرفت. مثل مچبند سبزی که مقابل کرهجنوبی بست، مثل دعوای مشهور با آجرلو، مثل تنش با علی دایی، مثل لگد زدن به ساک پزشکی بعد از تعویض توسط برانکو، مثل قهر از اردوی تیم ملی، مثل جدل با عادل فردوسیپور... بیقرار بود و هنوز هم هست. جنجالهای بیسود و پرهزینهای که از بیشترشان پا پس کشید. با عادل رفیق فوتبالی شد، با دایی روبوسی کرد، با برانکو رفیق شد، با تیم ملی دوباره آشتی کرد و ...
این بخشی از ذات اوست. کاری نمیشود کرد. از وقتی وارد شبکههای اجتماعی شده هم با آن ایموجیها و علامتهای پرتعداد تعجب با هر کس و هر چیزی که نمیپسندید وارد جنگ شد. انگار از مخالف بودن انرژی میگیرد. کسی شک ندارد که خوشقلب است و دوست دارد از مردمش حمایت کند و موج خلق میکند اما اینکه چقدر کارش حرفهای و علمی و عملی است جای شک دارد. مثل کمپین «نه به خرید» که برای مقابله با گرانی راه انداخت و معلوم بود به نتیجهای نمیرسد.
او بعد از یک مناظره با ساکت در تلویزیون حالا شنل کاندیداتوری ریاست فدراسیون فوتبال را تن کرده است و با مهدی مهدویکیا سودای نشستن روی این کرسی را دارد. شخصیت خاص، زبان سرخ و سابقه چشمنوازش در فوتبال به شکلی است که تصور نشستنش روی این کرسی وسوسهانگیز است. البته که عملکرد تاج و کفاشیان آنقدر این صندلی را کوچک کرد که همه میگویند «دیگه از اونا که بدتر نیستم!»
اما آیا علی کریمی میتواند رئیس فدراسیون خوبی باشد؟ او در آخرین واکنش به تلویزیون نامه نوشت و گفت تن به پخش فیلم ضبطی در مورد کاندیدا شدنش نمیدهد. در واقع به سانسور و اعمال نظر و سلیقه دیگران در پخش اعتراض کرد و گفت این کار را در شبکههای اجتماعی انجام میدهد. جایی که میداند ضریب نفوذ خوبی دارد و چه بسا بیشتر از تلویزیون هم دیده شود. طبعاً عاشقانش این کارش را دوست دارند. باز هم نوعی مخالفخوانی. ایستادن مقابل قدرت رسانه رسمی و سانسور ترجمه میشود و احتمالاً مشاورانش توصیه کردهاند. این روزها نقد علی کریمی سخت است. او به نمادی تبدیل شده که میخواهد جلوی ساختار رسمی بایستد، با فساد در فوتبال مبارزه کند و به اندازه کافی هم فدایی دارد اما واقعاً علی کریمی که از همین حالا سر ناسازگاری با تلویزیون دارد و به آن اعتماد نمیکند چطور میخواهد فردا که رئیس فدراسیون شد با نهادهای رسمی و دولتی دیگر که در تصمیمات فدراسیون دخیل هستند کار کند؟ از وزارت امور خارجه تا وزارت اقتصاد و حتی نیروهای نظامی و انتظامی... مگر میشود اینها را نادیده گرفت و یک فدراسیون جزیرهای تشکیل داد که مثل گروههای شبه نظامی مستقل کار کند؟ مخالفخوانی البته که لذتبخش است و قهرمانانه به نظر میرسد اما کسی که قصد دارد در چارچوب ساختار رسمی یک کشور کار کند نمیتواند مدام خودش را کنار بکشد، قهر کند و ساز خودش را بزند.
از همین حالا میتوان گفت که اگر علی کریمی در انتخابات پیروز نشود، موجی از ادعای تقلب و اینکه «از اولش معلوم بود نمیگذارند رأی بیاورد» راه میافتد. اگر به ساختار و سازوکار انتخابات باور ندارد بهتر نیست اصلاً ورود نکند و کماکان به عنوان یک منتقد پرهوادار باقی بماند؟ دوست داشتن بعضی از افراد گاهی هل دادن آنها به همه عرصهها و میدانها نیست، اتفاقاً متقاعد کردن آنهاست که وارد هر کارزاری نشوند. از آن میترسم که علی کریمی رئیس فدراسیون شود و بعد عملکردش حتی محبوبیتی که سالها با توپ به دست آورد را به توپ ببندد. تجربههای پیشین در عرصههای سیاسی حسابی چشممان را ترسانده است.
روی موج فوتبال
یادداشت
رضا شجیع
معمولاً کمتر سیاستمداری است که پس از ورود به فوتبال، از این عرصه جان سالم به در ببرد؛ به دنبال ورود وزیر جوان به عرصه کریخوانی فوتبال به دنبال نمونههایی از ورود سیاستمداران به عرصه فوتبال بودم که با تجربه جالبی برخورد کردم. تجربه حضور تونی بلر در یک برنامه فوتبالی، امروزه به یکی از سرفصلهای جذاب برای تدریس «گفتمان حوزه عمومی» در دانشگاههای مطرح جهان بهویژه دانشکدههای علوم سیاسی تبدیل شده است؛ او جزو معدود سیاستمدارانی است که از خطوط مرزی بین ورزش و سیاست، استفاده نسبتاً موفقتری کرده است. آنچه میخوانید گزارش این تجربه است که برای اولین بار در این صفحه منتشر میشود:
وضعیت تونی بلر طی ده سال نخست وزیری طوری شده بود که در نوامبر ۲۰۰۵ بیش از هر زمان دیگری در دوره ده ساله نخست وزیری، احتمال استعفایش احساس میشد. در این لحظات دشوار و حساس دوران کار سیاسیاش و برای بازسازی محبوبیتش به روابط عمومی تهاجمی متوسل شد اما نه با حضور در مقابل انبوه خبرنگاران در وست مینیستر و یا با حضور در پارلمان و ارائه راهکار سیاسی جدید به اعضا یا ارائه یک سخنرانی کاملاً برنامهریزی شده و هدفمند. او اینبار فقط در یک رسانه و آن هم برنامه هفتگی فوتبال فوکوس از شبکه بیبیسی شرکت نمود.
او در نقش یک مربی فوتبال با لباس غیررسمی و پیراهنی که تا آخرین دکمه یقهاش را بسته بود در برنامه ظاهر شد. حتی نوع لباس تمام چروک او مناسب آن برنامه هم نبود. گویی که صبح لباسش را خریده و بدون اتو آن را به تن کرده است. در این محیط، بلر فرصت یافت تصویری واقعی از طرفدار جدی فوتبال بودن، مثل من و شما را از خود ارائه کند. او از فرصت تمثیل و قیاس فوتبال و خونی که در رگهای جامعه تزریق میکند، نهایت استفاده را برد و درصدد برآمد در پرتوی فوتبال، اقدامات سیاسیاش را توجیه کند. از نمایش قدرت مقاومت خود در برابر گرما و ایفای نقش تحت فشار گرفته تا استناد به اخلاق و قابلیت اعتماد در کار.
وقتی مجری از بلر خواست ترکیب ۱۱ نفره بازیکنان دلخواه خود را در قالب یک تیم معرفی کند، وی به جای اعلام فهرستی از بازیکنان مشهور فوتبال، اسامی ۱۱ فوتبالیست نه چندان سرشناس از اکثریت باشگاهها را اعلام کرد که بینندگان با بسیاری از آنان آشنا نبودند و هرگز مورد توجه برنامههای تلویزیونی فوتبال هم قرار نداشتند؛ ولی هریک از آنها در پستی که بازی میکردند بازیکن خوب و مؤثری برای تیم بودند. نکته جالب این بود که اکثریت فوتبالیستهای مورد اشاره او افرادی توانمند، الگو و پرتلاش بودند و در فهرست 11 نفره او چهره حاشیهای و عجیب و غریبی دیده نمیشد.
نتیجهگیری اخلاقی:
وزیر جوان و مشاورانش، قدرت فوتبال در نفوذ به لایههای زیرین جامعه را به درستی تشخیص دادهاند، نکتهای که آنها باید دقت کنند این است که ورود به گفتمان فوتبال و سوار شدن بر موج آن ساده است، ولی پیاده شدن از این موج، آنچنان که تصور میشود ساده نیست؛ این موج ممکن است آنها را به جایی ببرد که «نباید».
فرار اینتر به سوی قهرمانی
آتشبازی لـوکـاکـو در حضور زلاتان
اینتر با سه گل همشهریاش میلان را شکست داد و موقعیتش در صدر جدول لیگ ایتالیا را مستحکمتر کرد.
بعد از درگیری اخیر زلاتان و لوکاکو در جام حذفی همه نگاهها به تقابل این دو مهاجم تنومند بود و در نهایت گلزن بلژیکی توانست برنده این دوئل باشد.
او در دقیقه پنج سازنده گل اول تیمش برای مارتینز بود.
بعد از این گل میلان تلاش زیادی برای زدن گل تساوی داشت و زلاتان در شروع نیمه دوم یک فرصت خوب را از دست داد تا دقایقی بعد مارتینز گل دوم را برای اینتر بزند.
لوکاکو در دقیقه 66 تیر خلاص را زد تا در پنجمین دربی متوالی دروازه میلان را باز کند.
اینتر با این برد انتقام شکست دو بر یک بازی رفت را گرفت و در صدر جدول 53 امتیازی شد. میلان اما فرصت صدرنشینی را از دست داد و با 49 امتیاز در رده دوم باقی ماند.
استقلال در بنبست فنی و مالی
فکری: اگر مشکل من هستم، میروم
نیمکت استقلال در این سالها بحرانهای مختلفی را پشت سر گذاشته و هنوز نتوانسته به آرامش برسد. اگر در میانه لیگ نوزدهم استراماچونی قهر کرد و باشگاه نتوانست او را برگرداند، حالا فکری روی نیمکت است که بخش بزرگی از هواداران او را نمیخواهند، ولی باشگاه توان و اراده برکناریاش را ندارد. هیأت مدیره شنبه شب برای دومین بار در روزهای گذشته جلسه داشت و در نهایت رأی به ابقای فکری داد! به نظر میرسد اعضای هیأت مدیره هم مثل بخش بزرگی از هواداران و حتی تعدادی از بازیکنان بر این باورند که با این مربی آینده روشنی در انتظار استقلال نیست، ولی برای برکناری منتظر یک شکست دیگرند و در آن زمان شاید دیگر فرصت جبران و کم کردن فاصله با صدر وجود نداشته باشد.
مشکلات فنی تنها بحران این روزهای استقلال نیست و عقب افتادن دستمزد بازیکنان تمرینات این تیم را هم تحت تأثیر قرار داده. بازیکنان از این وضعیت ناراضیاند و تعدادی از آنها باشگاه را تهدید کردهاند که با ادامه این وضعیت در نیم فصل جدا خواهند شد. در این شرایط تمرینات استقلال وضعیت عادی ندارد و تحت تأثیر اعتراض هواداران به عملکرد فنی و نارضایتی بازیکنان از عقب افتادن دستمزدها قرار گرفته است.
در تمرین دیروز بازیکنان این اعتراض را به فکری منتقل کردند. سرمربی استقلال که سعی در آرام کردن جو تمرین داشت، گفت که تا امروز برای دریافت مطالبات بازیکنان چندینبار با مدیران باشگاه صحبت کرده است. سرمربی استقلال وقتی با گلایههای بازیکنان پیرامون مطالباتشان و اینکه هر هفته در یک زمین تمرین میکنند مواجه شد، گفت: «اگر مشکل من هستم، میروم تا شما پولتان را بگیرید. من بارها به مسئولان باشگاه در مورد مطالبات شما صحبت کردم و آنها گفتهاند تلاش میکنند تا مشکلات حل شود اما نمیدانم چه اتفاقاتی رخ داده که الان باشگاه دچار این مشکلات شده و پول شما پرداخت نمیشود، شاید مشکل من هستم.» در ادامه بازیکنان استقلال مدعی شدند که اگر شرایط اینگونه است و قرار نیست کسی از مدیران باشگاه به آنها پاسخگو باشد، آنها تمرینات را تعطیل کنند که سرمربی استقلال اعلام کرد در این مسأله بازیکنان خودشان تصمیمگیر هستند ولی آنها باید حرمت مجموعه باشگاه و همچنین هواداران را حفظ کنند. حالا قرار است بازیکنان استقلال در تماس با مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره این باشگاه خواستار حضور آنها در محل تمرین شده و مشکلات خود را با آنها در میان بگذارند.
ابهام درباره نیم فصل دوم
استقلال تا پیش از بازی با سپاهان صدرنشین بود، ولی شکست در اصفهان و موفقیت پرسپولیس در دو بازی عقب افتاده آنها را به رده سوم و چهار امتیازی تیم صدرنشین فرستاد. حالا هواداران نگرانند که سناریوی لیگ نوزدهم تکرار شود و رقیب سنتی با استفاده از مشکلات آنها بتواند فاصله بگیرد و دستنیافتنی شود.
استقلال برای شروع نیم فصل دوم میهمان مس رفسنجان است که به تازگی اوج گرفته است. از طرف دیگر نارضایتی تعدادی از بازیکنان، غیبت قایدی در تمرینات و پنجره بسته میتواند به معنی تضعیف استقلال در نیمه دوم مسیر لیگ باشد. این در حالی است که پرسپولیس با اضافه شدن ترابی و آلکثیر توان مضاعفی در خط حمله پیدا میکند و بخت اصلی قهرمانی خواهد بود. با تمام این شرایط توپ در زمین مدیران باشگاه است، ولی آنها فعلاً توان تصمیمگیری ندارند و دیر نیست آن روزی که تبعات تعلل این روزها روی
سرشان آوار شود.
ترابی با متد تمرینی HIIT آماده بازی با سایپا میشود
حمله 25 به لیگ 20
گزارش
محمدقراگزلو
مهدی ترابی که به پرسپولیس برگشت، همه گفتند یحیی و باشگاه به خال زدهاند. برای بازگرداندن ترابی ستاره فصل قبل پرسپولیس به جمع سرخها البته دستاندازهای بزرگی هم وجود داشت. از جمله پیشنهادهای کلان دو باشگاه داخلی و وسوسه دستمزد بیشتر که یک بار ترابی به همین خاطر پرسپولیس را رها کرده و به قطر رفته بود. ترابی اما در مواجهه دوم با وسوسه پول بیشتر خیلی صریح پرسپولیس را انتخاب کرد تا بلکه دلخوری پیش آمده بابت جدایی نابهنگامش را جبران کند.
ترابی بعد از نیم فصل ناامیدکننده خیلی زود به پرسپولیس برگشت و حتی قبلتر از اینکه باشگاههای بزرگ لیگ برتری فعالیت نقل و انتقالاتیشان را به جایی برسانند، پرسپولیس یک گل زیبا و تمیز در نقل و انتقالات زمستانی زد.
ترابی به پرسپولیس پیوست و همه گفتند سرخها شاه ماهی نقل و انتقالات را آن هم در مقطعی که بازیکن تاپ در بازار یافت نمیشود به چنگ آوردهاند؛ بازیکنی که هم با اتمسفر پرسپولیس آشناست هم کادر فنی آنقدر خوب او را می شناسند تا بتوانند بهترین کارآیی را از او بگیرند.
با این وجود خیلی زود این سؤال هم مطرح شد که آیا ترابی بعد از یک فصل پر از مصدومیت و بدشانسی آنقدر آماده هست تا دوباره با پیراهن پرسپولیس بدرخشد؟
ترابی از حدود ده روز قبل تمریناتش با پرسپولیس را آغاز کرده و در این مدت تمرینات ویژهای را پشت سر گذاشته تا دوباره همان بازیکن چابک و سرنوشتساز باشد.
مظاهر رحیم پور مربی بدنساز پرسپولیس از بدو در اختیار گرفتن ترابی برای آمادهسازی او برنامه ویژهای را در نظر گرفته است. ترابی در زمان بازگشت به پرسپولیس شرایط خوبی به لحاظ بدنی نداشت اما نمیشد گفت ناآماده است. با این حال او بیشتر از اینکه به لحاظ بدنی ناآماده باشد، از نظر ذهنی مشکل داشت و به خاطر اینکه در العربی شرایط خوبی نداشت و به اندازه توان و مهارتش بازی نکرده بود از نظر ذهنی به هم ریخته به نظر میرسید.
حالا ترابی حدود ده روزی است خوب تمرین میکند و تقریباً به شرایط آرمانی رسیده است. البته او برای رسیدن به این نقطه سختی هم کشیده چرا که هر روز در تمرین گروهی حاضر بوده و تمرین انفرادیاش را هم پی گرفته ضمن اینکه وقتی تیم برای بازی به اردو رفته و مسابقه داده، ترابی خودش به تنهایی طوری تمرین کرده که حالا در شرایط مقبول بدنی قرار دارد.
برای آماده ساختن مهدی ترابی اما دکتر بدنساز پرسپولیس برنامه خاصی را طراحی کرد. ویژگی این برنامه آنجاست که مدل تمرینات ویژه و اختصاصی ترابی بر اساس پست بازی او و ویژگیهای بازی این بازیکن طراحی شده است.
تمرین اختصاصی ترابی طی این مدت به صورت اختصاری HIIT نامیده میشود که یک روش نسبتاً جدیدی در بدنسازی روز فوتبال دنیاست تا بازیکنان در زمان کوتاهتری شرایط مسابقه را به دست بیاورند.
این روش با عنوان HIGH INTENSITY INTERVAL TRAINING نامیده میشود. روشی که با آن تمرینات با سرعت و شدت بالا انجام میشود و در لابهلای آیتمها بازیکن میتواند لحظات کوتاهی استراحت کند.
این روش طی ماههای اخیر در تیمهای بزرگ اروپایی به کار گرفته شده و جواب داده است هر چند در جزئیات آن میتوان تغییراتی ایجاد کرد و نسبت به شرایط بازیکن و تیم پیش برد.
در روشی که مربی بدنساز پرسپولیس برای مهدی ترابی در نظر گرفته، این بازیکن 25 تا 30 ثانیه تحت فشار بالا تمرین میکند و 25 تا 30 ثانیه استراحت میکند. این نوع تمرین باعث میشود تا قدرت و توان هوازی ترابی بالا برود ضمن اینکه این بازیکن به لحاظ روانی آماده مسابقه خواهد شد. مهمترین ویژگی این مدل تمرین البته کار با توپ است که باعث میشود بازیکن خسته نشود ضمن اینکه فشاری که در زمانهای کوتاه به بدن بازیکن وارد میشود، وینگر خلاق سرخها را تبدیل به همان چیزی خواهد کرد که فصل قبل عاملی شد برای قهرمانی چهارم در لیگ برتر.
به گفته مربی بدنساز پرسپولیس، فشاری که ترابی با این مدل تمرینات در هر نوبت متحمل میشود برابری میکند با 20 تا 30 دقیقه حضور در مسابقه رسمی. این مسأله وقتی بیشتر نمود پیدا میکند که ترابی هر روز همراه تیم در تمرین 70 تا 90 دقیقهای حاضر میشود و کار میکند و بعد از تمرین، تازه تمرینات انفرادی شدیدش را پی میگیرد.
ترابی که میداند باید نسبت به شرایط حضورش در العربی قطر، شرایط جسمانی بهتری داشته باشد تا بتواند دوباره در لیگ برتر ایران و لیگ قهرمانان آسیا بدرخشد، با تمام توان این تمرینات فشرده و سخت را تحمل کرده و آنقدر برای حضور در میدان عطش دارد که نه غز میزند و نه گلایه دارد.
مهدی ترابی به خاطر فرم بدنی خاصی که دارد؛ نیم تنه پایینش بلندتر از نیم تنه بالای اوست، باید بیشتر روی عضلاتش کار کند چرا که در غیر این صورت با توجه به فرم بازی او احتمال آسیبدیدگیاش زیاد است.
این همان نکتهای است که شاید مربی بدنساز العربی بدان واقف نبود و باعث شد تا این وینگر سرعتی و تکنیکی دو بار از ناحیه همسترینگ آسیب ببیند و از فرم خوبش فاصله بگیرد.
حالا ترابی به عنوان تک ستاره لیگ نوزدهم آماده است، هم از نظر بدنی هم از نظر روانی تا دوباره با پیراهن پرسپولیس بدرخشد و برای این مهم انگیزه عجیبی هم دارد. به احتمال زیاد او از چند روز دیگر در تمرین تیمی و ترکیب اصلی یحیی کار خواهد کرد تا برای لیگ بیستم آماده باشد. او برای بازی با سایپا در خط حمله تیمش به میدان میرود؛ البته اگر پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه به موقع باز شود!
کوه انگیزهام و آماده هستم
کنعانیزادگان: قهرمانیهای پرسپولیس تمامی ندارد
تیم کهکشانی ایران هستیم و برای گلات قهرمانی و موفقیتهای بعدی بسیار با انگیزهایم و در شروع نیم فصل دوم باز هم با موفقیت کارمان را ادامه خواهیم داد
محمدحسین کنعانیزادگان مدافع ملیپوش پرسپولیس که به دلیل مصدومیت چند بازی تیمش را از دست داد، با سپری کردن مصدومیت از مدتی پیش در شرایط خیلی خوبی قرار دارد و برای بازیکردن لحظه شماری میکند. محمد حسین که به همراه چند مدافع دیگر توانسته عنوان بهترین خط دفاعی نیم فصل اول لیگ بیستم را کسب کند با ما گپ و گفتی داشت که ماحصل آن را در قالب یک گفتوگو با هم میخوانیم.
از آخرین شرایطتت بگو که وضعیتت چگونه است؟
خدا را شکر مصدومیتی که با آن مواجه شده بودم را به خوبی سپری کردم. در دو بازی قبلی هم میتوانستم بازی کنم اما به هر حال کادر ترجیح داد از من استفاده نکند و من هم تابع تصمیم آنان هستم.
مدت مصدومیتت طولانی بود اما کادر پزشکی از تو واقعاً رضایت داشت که با آنها نهایت همکاری را داشتی و زودتر مهیا شدی.
بله باید از کادر پزشکی و فنی تیممان تشکر کنم که برای سپری کردن مصدومیتم خیلی زحمت کشیدند تا من هر چه زودتر آماده شوم و البته خودم هم خیلی تلاش کردم تا هر چه زودتر برسم و خدا را شکر که به این مهم رسیدم .کوه انگیزهام و خیلی خوب تمرین کردهام و آماده هستم.
تیمتان با وجود آنکه در مقطعی تساوی های متوالی را کسب میکرد به یکباره شرایط خیلی خوبی پیدا کرد و به صدر رسید؟
تیم ما بهترین تیم ایران است و با قهرمانی و عناوین متعددی که کسب کرده شخصیت بالای خودش را به اثبات رسانده است. پیروزی و تلاش برای قهرمانی برای تیم ما تبدیل به عادت شده و با تیم خوب و کادر فنی موفقی که داریم، امسال هم پنجمین قهرمانی متوالی را کسب کنیم.
قهرمانی نیم فصل، نیمی از راه قهرمانی است یا فکر میکنی هنوز کار اصلیتان برای قهرمانی باقی مانده؟
قهرمانی نیم فصل و رسیدن به صدر هدف اول ما بود که خوشبختانه به این مهم رسیدیم اما حتماً کار اصلی ما از نیم فصل دوم شروع میشود که برای رسیدن به بیشترین پیروزیها و حفظ صدر تلاشمان را میکنیم و بازی به بازی پیش میرویم تا قهرمانی پنجم را کسب کنیم. ما تیم کهکشانی ایران هستیم و عطش ما برای قهرمانی سیریناپذیر است و اطمینان داشته باشید که پوکر قهرمانی پایان کار ما و جاهطلبیهای پرسپولیس نیست. تیم کهکشانی ایران هستیم و برای گلات قهرمانی و موفقیتهای بعدی بسیار با انگیزهایم و در شروع نیم فصل دوم باز هم با موفقیت کارمان را ادامه خواهیم داد.
بازی با سایپا را چگونه پیشبینی میکنی؟
در بازی رفت و اولین بازی لیگمان هم مستحق برد بودیم اما با بدشانسی به نتیجه مساوی رسیدیم با این وجود در شروع نیم فصل دوم حتماً سایپا را شکست میدهیم تا به صدرنشینیمان ادامه داده و بازیهایمان را خیلی با قدرت به سمت هدف اصلیمان پیش ببریم.
باز هم پای بند فسخ در میان است
شکایت باشگاه آلومینیوم از رسول خطیبی
لیلا امیری
قرار دادن بند فسخ در قراردادها باز هم دردسر ساز شد وحالا با جابهجایی رسول خطیبی و بازگشتش به تراکتور، آلومینیوم میماند و بلاتکلیفی چند روزهاش. تیمی که تازه شکل گرفته بود اما از دیروز به فکر انتخاب سرمربی بودند. اینکه چه کسی هدایت این تیم را برعهده خواهد گرفت و چقدر زمان نیاز دارد تا به هماهنگی برسد و آیا در این حدفاصل آلومینیوم متضرر خواهد شد یا نه هم مشخص نیست.
خطیبی سال گذشته در شرایطی به آلومینیوم اراک پیوست که این تیم تا پایان نیمفصل اول لیگ یک جزو تیمهای میانه جدولی بود، اما با حضور و هدایت این سرمربی توانست در ۱۷ مسابقه ۳۷ امتیاز بگیرد و بهعنوان تیم دوم جدول لیگ یک راهی لیگ برتر شود.
او در ۱۵ مسابقه توانست ۲۲ امتیاز بگیرد و بهعنوان تیم شگفتیساز لیگ بیستم، تیمش را به رتبه ششم جدول برساند و در ۱۳ مسابقه اخیرش تنها یک شکست مقابل استقلال داشته باشد. با این وجود در اتفاقی غیرمنتظره تصمیم به قطع همکاری دوجانبه گرفتند و این سرمربی پس از توافق با مدیران تیم و خداحافظی با بازیکنان، رسماً از آلومینیوم جدا شد.
اما مدیر تیم آلومینیوم اراک صراحتاً اعلام میکند: «رسول خطیبی سرمربی تیم ما است و نمیتوانست از این تیم جدا شود. هیأت مدیره با جدایی این مربی مخالف است و قطعاً نسبت به این اتفاق موضع گرفته و از باشگاه تراکتورسازی به خاطر مذاکره با مربی تحت قراردادمان شکایت میکنیم. با این حال تا زمانی که جلسه هیأت مدیره تشکیل نشود نمیتوان در این خصوص بیشتر صحبت کرد ابتدا باید همه اعضا حضور پیدا کنند تا در مورد این اتفاق که همه اعضای تیم را شوکه کرده، اظهارنظر کنیم. قطعاً جدایی این مربی در حالی که با ما قرارداد داشت کار خوبی نبود و میتواند باعث ناراحتی هواداران تیم آلومینیوم از این مربی شود. خطیبی با تیم ما قرارداد دارد و این یعنی سرمربی تیم ما است قطعاً باید در قبال رفتاری که انجام داده پاسخگو باشد.»
اما از آن طرف علیرضا رحیمی معاون باشگاه تراکتور این جابهجایی را کاملاً قانونی میداند و میگوید: «اکنون بین دو نیم فصل هستیم و طبق بندی که در قرارداد خطیبی با آلومینیوم وجود دارد، وی در پایان نیم فصل اول میتوانست از این تیم جدا شود. خود خطیبی روی این موضوع تأکید داشت و برای ثبت قراردادش با تراکتور مشکلی نیست. انتظار دارم هواداران آلومینیوم همانگونه که رسول را دوست دارند به احساسات هواداران تراکتور هم احترام بگذارند.
دوست نداشتیم به جایی برسیم که از تیم دیگری مربی جذب کنیم اما واقعاً چاره دیگری نداشتیم. مسعود شجاعی هم نمیخواست مربیگری کند و مدرک هم نداشت. شرایط به شکلی بود که نمیتوانستیم انتخاب دیگری به جز خطیبی داشته باشیم. انتظار داریم رابطه خوب بین هواداران تراکتور و آلومینیوم بماند و ارتباطمان حفظ شود.» قرارداد باشگاه آلومینیوم با رسول خطیبی 5/1 ساله است. به نظر میرسد باشگاه اراکی شکایتی را علیه رسول خطیبی و باشگاه تراکتور تنظیم کند.
تمام این صحبتها در حالی مطرح میشود که باشگاه تراکتور قرار است پیش از شروع تمرین امروز که از ساعت 12 در ورزشگاه اختصاصی این باشگاه برگزار میشود، قرارداد سرمربی جدید را به شکل رسمی با حضور سجاد سیاح، مدیرعامل تراکتور امضا و پس از آن به بازیکنان معرفی کند.
حالا خطیبی در تراکتور وارث تیمی است که خودش نبسته و از طرفی باید دستیارانش را هم انتخاب کند. بعید نیست او نفرات جدیدی را به کادر بیاورد. البته او فصل نقل و انتقالات را پیش رو دارد و بهترین فرصت برایش خواهد بود که با جذب نفرات جدید نقاط ضعف تراکتور را برطرف کند. شاید یکی از مهمترین مسائل پیش روی خطیبی برخورد با ستارههای تیمش است. او به همین دلیل وارد چالش جدیدی خواهد شد.
امروز، امضای قرارداد و معارفه خطیبی
رسول خطیبی پس از توافق با معاون ورزشی تراکتور، شنبه شب گذشته به عنوان سرمربی جدید این تیم در لیگ برتر انتخاب شد. با توجه به این انتخاب، حالا قرار است پیش از شروع تمرین امروز تراکتوریها که از ساعت 12 در ورزشگاه اختصاصی این باشگاه برگزار میشود، قرارداد خطیبی به شکل رسمی با حضور سجاد سیاح مدیرعامل تراکتور امضا و پس از آن، او به بازیکنان معرفی شود. خطیبی تاکنون فهرست نفرات مدنظر خود را در اختیار باشگاه قرار نداده و البته لیست مازادی را هم برای تراکتور تعیین نکرده است که باید دید در ادامه شرایط به چه صورت خواهد شد.
پورموسوی خیال هواداران آبادانی را راحت کرد
پیشنهاد دارم اما رفیق نیمهراه نیستم
صنعتنفت آبادان خیلی وقت است که مشکل مالی دارد اما اگرچه ممکن است پرداختیها دیر و زود داشته باشد ولی بدون شک سوخت و سوز ندارد و در نهایت مطالبات را پرداخت میکنند. آبادانیها این فصل هم دچار این مشکل شدند و حالا که به نیم فصل رسیدهاند، هنوز پرداختی چندانی نداشتهاند. همین مسأله هم باعث اعتراض و نگرانی کادرفنی و بازیکنان شده است. در یک طرف بازیکنان، ساز جدایی کوک کردند و به دنبال جدایی هستند و از طرف دیگر هم کادرفنی ناراحت و نگران است و تهدید به جدایی کرده. تا الان شاید کمتر کسی روی تهدید کادرفنی حساب باز میکرد اما از دیروز شرایط جور دیگری شده است. سیروس پورموسوی سرمربی صنعتنفت آبادان که با تیم متحولشده و البته جوان خود موفق شد نتایج خوبی بگیرد و حتی چند هفته صدر جدول را در اختیار داشته باشد، حالا با چند پیشنهاد از سوی تیمهای لیگ برتری مواجه شده است. گفته میشود آلومینیوم اراک مهمترین گزینهای است که به پورموسوی پیشنهاد همکاری داده است.
سیروس پورموسوی هم که شرایط را برای ادامه همکاری با صنعتنفت آبادان سخت میداند، این مسأله را ظاهراً با مسئولان باشگاه در میان گذاشته تا اگر میتوانند زودتر مشکلات را حل کنند. اما اگر مشکلات هم حل نشود بعید است که پورموسوی، صنعتنفت آبادان را ترک کند.
پورموسوی در پیامی خطاب به هواداران صنعتنفت آبادان با اشاره به مشکلات این تیم و پیشنهاداتی که برای نیم فصل دوم دارد، مدعی شد به کار خود در جمع نفتیها ادامه خواهد داد: «رفیق نیمه راه نیستم، یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
با سلام خدمت هواداران عزیز و دوستداشتنی نفت آبادان
مشکلات اینقدر زیاد بود که نتوانستم بعد از پایان نیم فصل در خصوص شرایط تیم با شما که صاحبان اصلی تیم هستید، صحبت کنم. متأسفانه در این شرایط حساس که دیگر تیمها مذاکرات خود را برای تقویت تیم آغاز کرده و حتی به نتیجه رساندهاند، باید به مسائل دیگر توجه کنیم و بیشتر به دنبال حل مشکلات مالی تیم باشیم. من، بازیکنان و دیگر اعضای تیم مسلماً هدفی همانند رویای شما برای دستیابی به جایگاهی فوقالعاده در پایان فصل خواهیم داشت و در این راه البته امیدواریم مسئولان استانی طبق وعدههایی که از ابتدای فصل داده بودند، حامی بزرگ نفت کبیر در مسیر این هدف باشند.
در خصوص موضوع جداییام باید این نکته را بگویم که در شرایط کنونی که بازیکنان تیم نیز علیرغم مشکلات مالی باشگاه به بهترین نحو به تعهد خود در قبال تیم عمل میکنند، هیچوقت دلم رضایت نخواهد داد که به پیشنهادی دیگر فکر کنم. من هم همانند شما قلبم در این شرایط تنها برای نفت میتپد. ما مأموریتی را در کنار هم آغاز کردهایم که امیدوارم در پایان بتوانیم باعث تداوم این شور و هیجان و خوشحالی باشد. در این راه همانطور که گفتم موضوع مهم حمایت مسئولان است که در این مقطع و با توجه به نقل و انتقالات و مشکلات بازیکنان بیشتر از هر زمان دیگری به آن چشم دوختهایم.»
با توجه به اعلام سرمربی صنعتنفت آبادان مبنی بر ادامه همکاری و از سوی دیگر وعده مدیریت باشگاه برای حل مشکلات مالی، باید دید این تیم در ادامه مسیر سخت نیم فصل دوم چه شرایطی را دنبال خواهد کرد.
علی عیسیزاده مدیرعامل باشگاه صنعتنفت آبادان با اشاره به جلساتی که در این رابطه برگزار شده، مدعی است مسئولان استانی قول دادهاند طی روزهای آتی مراحل انتقال منابع مالی مورد نیاز این باشگاه برای تقویت تیم فراهم شود: «با صحبتی که با مسئولان داشتیم به این نتیجه رسیدیم که باید در نیم فصل به خوبی تقویت شویم. با این حال اگر از نظر مالی تأمین نباشیم شاید مجبور شویم یکی، دو بازیکن را بفروشیم تا بتوانیم ادامه حیات بدهیم. با این حال طبق پیگیریهایی که در حال انجام است این مشکلات در حال حل شدن است و امیدوارم به مسیر فروش بازیکن نرسیم.» عیسیزاده درباره احتمال فروش ریکانی به عنوان ستاره این تیم هم میگوید: «ما در وهله اول به دنبال تقویت تیم هستیم. اگر وضع مالیمان خوب باشد چرا باید این کار را انجام دهیم و خودمان را ضعیف کنیم. انشاءالله به این مرحله نمیرسد و یقین داریم با پیگیریهایی که در حال انجام است مشکلات هر چه زودتر حل خواهد شد.»
مدیرعامل باشگاه صنعتنفت آبادان درباره شایعات جدایی سیروس پورموسوی توضیح میدهد: «ما در خدمت آقای پورموسوی هستیم و یک هدف بزرگ را در کنار هم دنبال میکنیم. ایشان هم قلباً به این تیم تعهد دارد و یقین داشته باشید تا زمانی که ما اینجا باشیم، در کنار هم برای موفقیت تیم تلاش خواهیم کرد. تا وقتی من باشم ایشان هستند تا انشاءالله تیم به جایگاهی که مردم و هواداران نفت دوست دارند، برسد. آقای پورموسوی لیست مدنظر خود را اعلام کرده و مذاکرات را دنبال میکنیم و تا به توافق لازم برسیم.»
با این شرایط به نظر میرسد مسئولان باشگاه آلومینیوم اراک باید قید حضور سیروس پورموسوی را بزنند و به فکر گزینه دیگری برای جانشینی رسول خطیبی باشند.
ستاره تکواندو به المپیک توکیو میرسد
آرمین و یک رقیب بزرگ به نام ناامیدی
گزارش
محسن وظیفه
خبر شوکهکننده این روزهای ورزش ایران مصدومیت آرمین هادیپور است. تکواندوکاری که روز گذشته رسماً اعلام شد ACL پاره کرده و به همین خاطر شرایط پیچیدهای پیدا کرده است. این تکواندوکار مطرح تیم ملی یکی از ستارههای این رشته رزمی در چند سال اخیر بوده و با رشد مثالزدنیاش توانست به سهمیه المپیک دست پیدا کند. او به مدال المپیک فکر میکرد و به دنبال این بود که بتواند بهترین و خوشرنگترین مدال المپیک توکیو را به دست بیاورد اما حالا به لحاظ روانی تحت فشار قرار گرفته چون ممکن است که در این المپیک نتواند به آنچه که حقش بوده برسد و یا اینکه شاید اصلاً نتواند به بازیهای المپیک برسد. در خبرها اینگونه اعلام شد که آرمین ظاهراً در لیگ برتر تکواندو مصدوم شده بوده و حالا این تصور وجود دارد که شاید تمرینات تیم ملی میزان این مصدومیت را افزایش داده باشد اما ظاهراً این یک مصدومیت قدیمی بوده و آرمین مدتها با آن دست به گریبان بوده ولی حالا سر باز کرده است.
آرمین از مدتها پیش دچار مصدومیت بوده و حتی در 3 مهر 99 برایش کمیسیون پزشکی تشکیل شده تا وضعیت مصدومیت او پیگیری شود. کمیسیونی که پیشنهاد میدهد آرمین جراحی نشود و با همین وضعیت تلاش کند که هم مصدومیتش را بهبود ببخشد و هم از مسابقات و تمرینات فاصله نگیرد اما حالا بعد از گذشت 5 ماه و در ورود به ماه ششم این تصمیم تغییر کرده و حالا میگویند که آرمین باید جراحی کند تا بهبودی کامل پیدا کند. شاید هم تصمیم تغییر نکرده بلکه میزان مصدومیت تغییر کرده اما هر چه هست انجام جراحی یعنی از دست رفتن المپیک اما حالا این سؤال مطرح است که اگر این تصمیم همان مهر ماه اتخاذ و اجرائی میشد، آرمین هادیپور الان در حال سپری کردن دوران نقاهتش بود و به طور حتم با سلامتی کامل به المپیک میرسید. این تصمیم نشان میدهد که فدراسیون پزشکی ورزشی در 5 ماه پیش نتوانسته تصمیم خوبی را بگیرد.
البته این هم یک سؤال است که آیا واقعاً اتفاقی برای آرمین در لیگ برتر تکواندو رخ داده یا نه؟ طبق اظهارات خودش در لیگ برتر هم در هنگامی که برای حضور در شیاپچانگ در حال گرم کردن بود، دچار آسیب شده و شاید در همان هنگام هم مصدومیت او افزایش پیدا کرده و شاید هم این همان چیزی باشد که برای حسن یزدانی در جام باشگاههای جهان در سال 98 رخ داد. حسن یزدانی یک مصدومیت قدیمی و کهنه داشت که در هنگام گرم کردن در سالن تمرین به یکباره با پارگی رباط صلیبی روبهرو شد اما روش درمانی که برای او در نظر گرفته شد، روشی بود که در کمتر از سه ماه او را به فرم ایدهآل رساند.
اگر المپیک به تعویق نمیافتاد هم به المپیک توکیو میرسید و حالا هم یکی از آمادهترین نفرات تیم ملی است و به نظر آرمین باید به خوبی این موضوع را مورد توجه قرار بدهد. در حال حضر مهمترین رقیب آرمین ناامیدی است در حالیکه او شش ماه زمان دارد و در این مدت میتواند با استراحت و انجام کارهای پزشکی مهم خودش را برای حضور در المپیک توکیو آماده کند. او نباید این موضوع را فراموش کند که قبل از این هم افرادی مثل باقری معتمد و بهنام اسبقی این روزها را با موفقیت سپری کردند.
البته یک موضوع مهم دیگر هم وجود دارد که وظیفه مسئولان ورزش است که باید این موضوع را خیلی دقیق بررسی کنند. شاید نیاز باشد به خارج از کشور اعزام شود که حتماً باید این کار برای او انجام شود. مثل کاری که برای احسان حدادی و سهراب مرادی و حمیده عباسعلی انجام شد. آرمین از آنها کمتر نیست و حتماً میتواند در المپیک نقش مهمش را در ترکیب تکواندو در کاروان ایران نشان بدهد.
چرا وزیر نمیتواند از واکنشهای هواداری گله کند؟
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
کری در ورزش آنچنان به بخش سرگرمی زندگی مربوط است که حرف زدن دربارهاش بیش از یک شوخی اهمیت دیگری ندارد. کری محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری ایران یا هر مقام سیاسی، چهره شناخته شده و شهروند دیگری بیش از یک شوخی طنزآمیز قابل بحث نیست.
این سرگرمی برای عدهای جذاب است و برای عدهای دیگر شاید دور از شأن یا سخیف به نظر برسد و این بستگی به نگاهها دارد که فوتبال را تا چه اندازه در حوزه سرگرمی میشناسند.
درباره کریخوانی وزیر ارتباطات ایران اما آنچه میتواند به حساسیتهای خاص طرفداری در ایران منجر شود، چند نکته است که شاید بتواند زوایای بیشتری برای کری وزیر ارتباطات ایجاد کند.
فوتبال ایران دولتی است و گرایش مقامات دولتی به یک تیم اگرچه رفتاری بدیهی و طبیعی است اما این شائبه را ایجاد میکند که آنها بر اساس علایق خود فرصتهای مالی بیشتری را برای تیم محبوب خود ایجاد میکنند. از این شائبه گریزی نیست و مقامات دولتی با مالکیت دولت بر باشگاهها خواسته یا ناخواسته در این فضا درگیر میشوند.
مسعود سلطانیفر، وزیر ورزش و جوانان سالهاست که با چنین انتقاداتی مواجه است. او در نقش وزیر ورزش، رئیس مجمع هر دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است. کسی که وزیر ورزش میشود، حتماً دستکم آنقدر به ورزش گرایش دارد که حس هواداری یک باشگاه را در خود داشته باشد و این نکته هواداران باشگاهها را دچار این تردید میکند که چطور وزیر میتواند در مدیریت کلان و مشترک همزمان بر دو باشگاه یا حتی قدرت تأثیرگذاری بر امور باشگاههای دیگر، علایق شخصی خود را نادیده بگیرد. وزیر هر کس دیگری هم که باشد و هر میزان تعلق خاطری به یک باشگاه داشته باشد، این شائبه پدید میآید. آنچه در فوتبال ایران عجیب است و قصدی برای اصلاح آن طی دههها دیده نمیشود، دولتی بودن باشگاهداری است. دولت وقتی به باشگاهداری رو میآورد، نمیتواند گله کند که چرا در کریهای هواداری واکنشها طبیعی نیست چون باشگاهداری دولتی و مالکیت مشترک بر باشگاههای رقیب غیرحرفهای است.
در سوژه وزیر ارتباطات اما بازهم با مسأله مشابهی مواجهیم. اپراتورهای تلفن همراه بخش مهمی از درآمدهای باشگاههای استقلال و پرسپولیس را در دهه اخیر پدید آوردهاند و وزیر ارتباطات وقتی بتواند قدرت تأثیرگذاری در این مناسبات داشته باشد، هوادار را دچار تردید میکند که گرایش وزیر به یک تیم میتواند تبعیض ایجاد کند.
کریخوانی وزیر از این منظر بحثبرانگیز است. اگر باشگاهداری در ایران دچار این بلوا و بلایا نبود، آنوقت کری وزیر بیشتر از یک سرگرمی و شوخطبعی به نظر نمیرسید. آذری جهرمی در پاسخ به منتقدانش گفته: «تفکر شما کهنه است.» اما آیا به نظر او باشگاهداری دولتی، مالکیت مشترک بر دو باشگاه و اسپانسرهای مشترک تفکر کهنهتری نیست؟
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر